البته اين ويژگي محيط رسانه اي كشور است كه هر چند روز يكبار ذهن مردم را به بحث (يا نامه / رفتار) معطوف مي كند و سپس به بحث و جدال ديگري مي پردازد – ماجراجويي جديد. در آن مصاحبه تلويزيوني ، مهمان برنامه “av avie” (با چهره اي خسته و عصباني) با تيزترين سخنان …
درباره شير خر، سندروم ذهنِ ساده، مهدي نصيري و ابراهيم اصغرزاده https://fun4all.ir/درباره-شير-خر،-سندروم-ذهنِ-ساده،-مهدي-ن/ سرگرمي براي همه Sat, 30 Jan 2021 13:27:10 0000 عمومي https://fun4all.ir/درباره-شير-خر،-سندروم-ذهنِ-ساده،-مهدي-ن/ البته اين ويژگي محيط رسانه اي كشور است كه هر چند روز يكبار ذهن مردم را به بحث (يا نامه / رفتار) معطوف مي كند و سپس به بحث و جدال ديگري مي پردازد – ماجراجويي جديد. در آن مصاحبه تلويزيوني ، مهمان برنامه “av avie” (با چهره اي خسته و عصباني) با تيزترين سخنان …
البته اين ويژگي محيط رسانه اي كشور است كه هر چند روز يكبار ذهن مردم را به بحث (يا نامه / رفتار) معطوف مي كند و سپس به بحث و جدال ديگري مي پردازد – ماجراجويي جديد.
در آن مصاحبه تلويزيوني ، مهمان برنامه “av avie” (با چهره اي خسته و عصباني) با تيزترين سخنان رئيس دولت را كه چند ماه بيشتر ندارد ، خطاب كرد. سوالي كه پيش آمد زير بود.
آيا “اين ميزان عصبانيت در كلمات” براي دولت خارج شده ضروري است؟
آيا اعمال اخلاقي براي شخص گمشده (حتي اگر مورد انتقاد قرار گيرد) از نظر اخلاقي “قابل انتقال” است؟
آيا واقعاً “نيازي” به استفاده از اصطلاح “شير خر” در چنين بحثي وجود داشته است؟
بخشي از فضاي سياسي در ايران مبتني بر يك اختلال رواني است كه مي توان آن را “سندرم تفكر ساده” ناميد.
ويژگي عقل سليم اين است كه آنها هميشه فكر مي كنند كه اكنون “گره مهم” است ، اينكه ما در “نقطه عطفي در تاريخ” هستيم ، آنچه كه ما مشغول آن هستيم (يا “نگراني” كه داريم) مهمترين. چيز اين كار يك كارگاه خلاقيت است. در اين “لحظه حساس” ، اگر كسي به گونه اي عمل كند كه با درك ما از مسائل مغايرت داشته باشد ، ما مجاز هستيم كه آن شخص را به دلخواه خود خطاب قرار دهيم. حتي اگر به صورت خام يا ترش خورده شود.
عقل سليم امور جهان را به وضوح درك مي كند. دنياي انديشه معمولي معمولاً افراد محدودي را به خود حمل مي كند و شعاع جغرافياي فكر معمولي بيش از چند كيلومتر نيست.
همه مي دانند كه “حسن روحاني” شخصيت چندان محبوبي نيست كه كسي (مردم) بخواهد به آن متوسل شود ، اما اين تخم مرغ گفتن به مردم / كشورها سالهاست كه در صحنه سياسي ايران تثبيت شده است.
حسن روحاني به سخنان زمان انتخابات خود توجه نكرد ، وعده ها ، طرفداران و مخالفانش از او راضي نيستند ، اما سوال اين است كه ادبيات مبتني بر اين احساسات تا چه مدت ، “چه مدت” در كشور ما ادامه خواهد يافت . آيا شما آن را خواهيد داشت؟
خوشبختانه ، در كشور ما ، رويكرد ساده گرايانه به سياست (و امور جهاني) متوسط بود / وجود دارد ، با وجود وقايع نااميد كننده ، جرقه هاي اميد در اين بحث وجود دارد. در طول اين بحث مي توان به دو پديده مهدين سيري ابراهيم اصغرزاده اشاره كرد.
هر دو نام هايي بودند كه در طي سال هاي سياسي خود در بالاي بال هاي سياسي خود ايستاده بودند. اقصي المدينه!
اول مهدي نصيري بود كه يك بار شمشير خود را بر ضد مخالفانش فرو برد (مثلاً كرباسچي) كه افرادي مانند حسين_شريعتمداري (مدير فعلي روزنامه “كيهان”) به او گفتند: “باباجان ، كمي كند.
(و تصور كنيد عجله شما در انتقاد از ديگران به حدي است كه شخصي مانند شريعتمداري به شما توصيه مي كند صبور و “خويشتندار” باشيد).
نفر دوم ابراهيم اصغرزاده بود كه چند ماه پس از انتخاب سيد محمد خاتمي ، از جمله اصلاح طلبان بود كه گفت: “ما آماده عبور به خاتمي هستيم.” (!)
يكي از راست به راست و ديگري از چپ به چپ.
نتيجه (ثمره) رفتار مهدي نصيري “مجله صبح” بود ، نتيجه نتيجه (ميوه) رفتار احساسي ابراهيم اصغرزاده “انحلال اولين شوراي سياسي” بود (پرونده املاك مدني و شهردار!)
“شور و شوق” رفتارهاي مهدي نصيري و ابراهيم اصغرزاده البته به اين موارد محدود نمي شد. افرادي مانند اصغرزاده در گذشته كارهاي احساسي ديگري مانند بالا رفتن از ديوار سفارت كشور ديگري در تهران انجام داده اند. اما امروز در ايران (اواخر سال 1399) تصوير ديگري از مهدي نصيري و پرداخت ديگري توسط ابراهيم اصغرزاده مشاهده مي كنيم.
– مهدي نصيري سالها درگير “سكوت” بوده است ، در اين سكوت سعي كرد كمي “بخواند” ، “دنياي ذهن خود” را به “مشكلات” معرفي كند. امروزه ، او بار ديگر به زمانه بازگشته است “عصر معجزات (!)”. در سرزمين عجايب ، او سعي مي كند “كمي” با احتياط صحبت كند.
– ابراهيم اصغرزاده ايموجاني توانست چندين سال سكوت را براي سالها حفظ كند ، او فهميد كه نتيجه ايده ساده اش براي اشغال سفارت فقط به “جواني” محدود نمي شود و نتيجه ميانسالي او انحلال اولين است . انتخاب مهندس چمران به عنوان شوراي دوم و شهردار. احمدي نژاد شدن. بله ، اصغرزاده اين “اندك” را از انديشه و هيجان ساده آموخت. كمي استراحت كنيد و “كمي سكوت” را تمرين كنيد.
اما ممكن است هنوز سالها طول بكشد تا كارخانه آب و خاك ايران اجازه دهد امثال احمد خان آهن بزرگي از هيجان دانستن اينكه “ذهن من امروز” مركز جهان نيست دور بمانند. شايد روزي شاهد “سكوت و تعجب” بيشتري در وادي حوزه سياسي باشيم.